جدول جو
جدول جو

معنی صورتگری کردن - جستجوی لغت در جدول جو

صورتگری کردن
(خوا / خا گِ رِ تَ)
صورتگری. نقاشی. صورت کشیدن:
دهد نطفه را صورتی چون پری
که کرده ست بر آب صورتگری.
سعدی.
رجوع به صورتگر شود
لغت نامه دهخدا